در محلّهٔ زرگنده آخوندی زندگی میکرد که دو پسر دوقلو داشت و هر دو را نیز برای طلبگی به حوزهٔ علمیه فرستاده بود. در همسایگیِ آنها مردی شرابخوار زندگی میکرد که سروصدایِ او در هنگامِ مستی موجب آزار همسایگان میشد.یک شب آخوند با خود فکری کرد و به پسرانش گفت:ملحفه ای روی سرِ خود بکشند و به سراغ مرد شرابخوار بروند و بگویند ما فرشتگانی از جانب خدا هستیم و آمده ایم تا تو را هدایت نماییم و اگر توبه کنی خدا تو را میبخشد. مرد شرابخوار در حالِ مستی گفت:من در جوانی با همسر آخوندی در همسایگی رابطه داشتم و فرزندانِ دوقلویِ او, پسرانِ من هستند ولی هرگز در اوجِ مستی نیز جرأت نکردم حقیقت را به آنها بگویم! برادرانِ دوقلو با حالی نزار نزدِ پدر بازگشتند و گفتند: خیالت راحت شد؟ ما فرشته رفتیم و مادر قحبه بازگشتیم
You May Also Like
مُربّیِ نا اهل
- august 13, 2021
آیا کسی در این زمانه حاضر است که تربیت فرزندش را به یک مشت نئاندرتال بسپارد که فقط…
لُمپنِ ولایی
- iulie 12, 2021
سعید نمکی وزیر بهداشت و مالندهٔ پروستات رهبر در یک جلسه رسمی از رژیم غذایی بیت رهبری پرده…
من وکالت میدهم
- ianuarie 26, 2023
بدینوسیله به اطلاع آندسته از هموطنانِ مشکل پسندی که تاکنون نماینده ای برای مذاکره با دولتهای غربی و…
قضاوتِ تاریخ
- iunie 18, 2021
هم ما میدانیم و هم #نظام میداند که میدانیم این #انتخابات از مدتها پیش از احراز صلاحیتها,مهندسی شده…
تشکّر و اعتذار
- decembrie 25, 2021
بدینوسیله از کلیه مسلمانانِ عزیز که سالروزِ ولادتِ مرا گرامی داشتند و در نوشیدنِ خونِ من (شراب) گویِ…
آخوندِ خیالاتی
- martie 25, 2023
آخوندها خودشون هم باورشون نمیشه که هنوز زنده اند و نمیدانند که مردم در تعطیلاتِ نوروزی، مشغول بافتنِ…